رودخانه پاول برای یک چیز خوب


جاده‌های اطراف شهر تاریخی پاول ریور به‌طور نامطمئنی پایین می‌آیند، گویی یک حرکت اشتباه می‌تواند شما را در آسیاب قدیمی خمیر کاغذ در پایین تپه غلت بزند. کشتی‌های غرق‌شده در لبه خلیج هستند: موج شکن مصنوعی که تنگه جورجیا را می‌بیند که رنگ‌های دریایی را می‌خورد.

برای پاول ریور، شهری که در حال حاضر در بحبوحه بحث های وجودی است، به نظر می رسد که این ارواح به نمایش گذاشته شوند. این جامعه که در سایت Tiscat، روستای تاریخی ملت Tlaamin ساخته شده است، در تلاش است تا وحشت های گذشته را در حالی که به آینده نگاه می کند، بشناسد. زمانی که بزرگترین کارخانه کاغذ جهان و بالاترین درآمد سرانه ساکنان (سفیدپوست) این کشور بود، این مکانی است که ارواح استعمار در آن به سر می برند. چگونه یک شهر پررونق که بر اساس استخراج منابع ناپایدار ساخته شده است، فصل بعدی خود را آغاز می کند؟

به نوعی، شهر عملاً به یک تعطیلات تابستانی کلاسیک قبل از میلاد تبدیل شده است. می توانید یک کایاک کرایه کنید و از کنار بقایای یک کشتی غرق شده عبور کنید. در مسیرهای پر پیچ و خم به سمت دره ها و دریاچه های نفس گیر قدم بزنید. یا در ماه اوت از آن بازدید کنید و انگشتان خود را در جشنواره پر جنب و جوش بلک بری بنفش رنگ کنید.

هالک ها که در پشت بقایای یک کارخانه کاغذ متروکه قابل مشاهده هستند، به عنوان موج شکن در اطراف شهر تاریخی پاول ریور عمل می کنند.

اما در اینجا حتی خارج از گرم ترین فصل سال هم کاری برای انجام دادن وجود دارد. من برای جشنواره بین المللی فیلم قاتت که در اوایل ماه مارس در تئاتر تاریخی پاتریشیا برگزار می شود، در شهر هستم. انتخاب فیلم‌ها، مانند خود پاول ریور، تنوع را جشن می‌گیرد. یک قایق در حالی که فیلمبرداری در مونترال انجام می شود، کارگردان ژول کوستاچین را می بیند که برای نمایش به شهر می آید انفرادی قبل از کونی اسماج، ساکن جدید رودخانه پاول، که یک نمایش درگ اجرا می کند.

پاتریشیا، همانطور که با محبت شناخته می شود، طولانی ترین سالن سینما در کانادا است. مملو از صندلی‌هایی است که قبلاً متعلق به Orpheum ونکوور بودند (اگرچه، با برنامه‌ریزی بازسازی اساسی، ردیف‌های جدیدی از صندلی‌ها به زودی در دسترس خواهند بود. مشتریان از این اعلام خوشحال شدند). نقاشی‌های دیواری طاووس و پانل‌های دیواری طلاکاری‌شده به تاریخ غنی این مکان اشاره می‌کنند، در حالی که یک PSA در ابتدای هر فیلم نقش سایت در استعمار را جشن می‌گیرد. تا اواسط دهه 70، بازدیدکنندگان بومی در بالکن جدا می شدند. نامگذاری آن آسیب در تلاش برای رفع آن بسیار مهم است.

این تئاتر درست در آن سوی پیاده‌روی رنگین‌کمان از خرگوش سلطنتی شگفت‌انگیز (خانه برخی از بهترین دال‌هایی که تا به حال داشته‌ام) و مسافرخانه قدیمی دادگاه‌های قدیمی قرار دارد. صبحانه در کافه Edie Rae که به نام مادرشوهر مالک Kelly Belanger نامگذاری شده است، نوستالژیک و دلچسب است. خود هتل زمزمه‌هایی از ارواح دارد، از پیانویی که دو بار در روز زنده می‌شود، عروسک‌های چینی شیک در راهروها، تا داستان مهمانانی که از خواب بیدار می‌شوند تا «بانوی خاکستری» را ببینند که در انتهای تختشان نشسته است. (یک روز بلانگر من را روی پله ها متوقف می کند: او پس از دیدن تبلیغ آن در صفحات پشتی آن مکان را خرید. مستقیم بیش از ده سال پیش چاپ مهم است!)

این امکان وجود دارد که از طریق رودخانه پاول بدون حوصله غذا بخورید. سوپرچارجر پیتزا که در مرکز شهر قرار دارد، تنها چند مایل از شهر تاریخی فاصله دارد، کیک‌ها و سالادهای باورنکردنی را در یک غذاخوری نوستالژیک با تغییراتی در دهه 60 سرو می‌کند و یکی از موسسات جدیدی است که شیک بودن رودخانه پاول را منعکس می‌کند. در پایین جاده، Cookery Cookery غذاهای شمال غربی اقیانوس آرام را ارائه می دهد که از تامین کنندگان محلی با چشم اندازهای آب دیدنی که ماهی و غذاهای دریایی را در خود جای داده است، ارائه می دهد. و 32 Lakes اساسا کافه و نانوایی عالی است که قهوه قوی و خمیر ترش تند را در محیطی زیبا سرو می کند.

یک مشکل بزرگ در اینجا از هر کسی که می‌بینم، تغییر نام است. نام این شهر از نام اسرائیل پاول، معمار سیستم سفت و سخت مدارس شبانه روزی کانادا گرفته شد. بسیاری از ساکنان، از جمله ملت Tlaamin، طرفدار یک نام جدید هستند. دیگران می خواهند وضعیت موجود را حفظ کنند. شورای شهر پاول ریور این تصمیم را لغو کرد و هیچ کس راضی نشد.

اما در حالی که فضای سیاسی بحث برانگیز است، فضای شهر متشنج است. جشنواره هنرهای نمایشی رودخانه پاول در فوریه و مارس استعداد خلاق جامعه را به نمایش می گذارد، در حالی که PRISMA در ژوئن دو هفته درخشش ارکسترال را به شهر می آورد.

نه اینکه هیچ رویدادی به اینجا بیاید. این شهر چند لایه است و کارآفرینان جایگاه خود را پیدا می کنند و گاهی اوقات چندین مورد را اشغال می کنند. مغازه های سرگرم کننده قدیمی گنج ها را با قیمت های فوق العاده پایین می فروشند. یک بستنی فروشی برای زمستان سوپ درست می کند. اسپا به عنوان یک هتل چهار ستاره دو برابر می شود.

قسمت شمالی ساحل آفتاب نسبت به قسمت جنوبی کشیده تر به نظر می رسد. درختان اینجا بلندتر و نازک تر هستند، آنها به طرز خطرناکی تا ابرها بالا می روند. صخره ها بلندتر هستند، مناظر اقیانوس در زاویه تندتری قرار دارند و سواحل باریک تر و بادگیر هستند. روی تف ​​در ساحل ویلینگدون می ایستم و با باد و نمک که صورتم را شلاق می زند، به آب نگاه می کنم. جزیره تگزادا، جزیره آگیکسون، تپه‌های دوردست کوموکس پیش روی من گسترده شده‌اند. غروب خورشید با شکوه است.

یکی به من فکر می کند: “این مثل اسکوامیش 20 سال پیش است.” رودخانه پاول واحه ای از طبیعت است، به اندازه ای که از شهر دور است، اما به اندازه کافی نزدیک است که قابل دسترسی باشد.

هنوز در دسترس است، هنوز معتبر است. هنوز آنقدر عجیب و غریب است که مانند یک جواهر پنهان احساس شود.

دیدگاهتان را بنویسید